دختر عمو مهسا

1390/11/21 1:37

نویسنده : باباش

739 بازدید

اشتراک گذاری

بازم سلام،

شنبه‌ای که گذشت، عمو محسن و خانواده برای دیدن ایلیا به خونمون اومدند. نه اینکه تا حالا دیدن ایلیا جان نیومده باشند. به خاطر لطف زیادشون به ما، خونمون را برای چندمین بار نورانی کردند خجالت در حین این میهمانی من فرصتو غنیمت دیدم و چند تا عکس از ایلیا جان و دختر عموش، مهسای عزیزم انداختم.

برای دیدن عکس‌ها روی ادامه مطلب کلیک کنید ...

بازم سلام،

پسندها (0) پسندیدم

شما اولین مشوق باشید!

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (6)

عمه لیلا
21 بهمن 90 9:13

الهی من قربون دوتاییتون بشم ووییییی ایلیا جونم که خوابیده پاشو زشته برات مهمون اومده اونم کی مهسا خانم

اخلاق پسرم مثل کودکی باباش هستش، هر وقت خوابش بیاد تعارف نمیکنه

فقط امیدوارم تو بزرگسالی مثل باباش کمبود خواب نداشته باشه

عمه جون
21 بهمن 90 9:36

چه دسته گلايي چه نانازايي بابايي چقدر كم عكس گرفتي فكر هواداران رو بكن پوسترهاي بيشتري با بك گراند هاي متفاوتي از اين دوتا فرشته بگير بازار خوبي داره هااا

عمه جون، همینا رو هم با یک هفته تاخیر آپلود کردم؛ ولی بازم چشم.

عمه جون
25 بهمن 90 4:30

سلام آمديم نبوديد

ميدونم نيستيد ولي ما چه كار كنيم؟ايليا جون كه هست ماشالله يه احوالي و ديد و بازديدي و ميرويم تا فردا
سه تاييتونو دوست داريم خوش باشيد

ممنون، خیلی خوش آمدید.

مبین فرفری
25 بهمن 90 21:02

مهسا جان ایلیا بیداره من دارم از این ورمیبینم داره ریز ریز میخنده .

مبین فرفری
25 بهمن 90 21:02

ولین سه تاییتون مبارک

ممنون

دختر عمو ،مهساسادات نازپري
30 بهمن 90 2:24

من اون موقع دخمل خوبي بودم ، جيغ نكشيدم ، گريه نكردم ، ساكت بودم تا ايليا جون بيدار نشه ، مگه نه عمو جون

بله عزیز دل عمو

ایلیا پسر، قند عسل

دختر عمو مهسا

نظرات (6)

مطلب بعدی

مطلب قبلی